در سالهای اخیر ماینینگ بیتکوین به عنوان یکی از جذابترین کسبوکارهای مرتبط با ارز دیجیتال شناخته میشد، اما بررسیهای تازه نشان میدهد که این کار اصلاً ساده یا پر سود نیست. اگر شما به عنوان مدیر یک صرافی ارز دیجیتال یا فعال در اکوسیستم رمزارزها هستید، باید بدانید دلایلی هست که ماینینگ را به یک ایدهی تجاری پرریسک تبدیل میکند. در این مقاله به هفت دلیل اصلی این وضعیت میپردازیم.
چرا ماینینگ بیتکوین سودآور نیست؟
در نگاه اول، استخراج بیتکوین ممکن است رؤیایی به نظر برسد: استخراج یک بلوک و دریافت پاداش بیتکوین. اما واقعیت این است که ماینرها با مشکلات فراوانی روبهرو هستند. در اینجا دلایلی که باعث شدهاند بسیاری از شرکتها ماینینگ را کنار بگذارند، آورده شده است.
مقاله پیشنهادی: آموزش استخراج بیت کوین

مشکل اول: انتخاب حوزه قضایی و مقررات
یک چالش بزرگ این است که برق ارزان و مقررات مناسب را در نقطهای پیدا کنید. برای مثال، شرکتBit Digitalنیروهای استخراج خود را ابتدا در استان سیچوان چین مستقر کرد به دلیل دسترسی به برق آبی ارزان.
اما سپس، با ممنوعیت ماینینگ در چین، مجبور شدند تجهیزات عظیم خود را به آمریکای شمالی منتقل کنند که هزینهها و ریسک انتقال را بسیار بالا برد.
در اروپا نیز کشورهایی مثل نروژ برنامههایی برای ممنوع کردن استخراج بر پایه اثبات کار در دورههای آتی اعلام کردهاند.
مشکل دوم: نیاز به بهروزرسانی مداوم تجهیزات
هشریت شبکه بیتکوین و سختی استخراج دائماً افزایش مییابد. بنابراین ماینرها مجبورند هر چند ماه یک بار سختافزارهای جدیدتر و بهینهتر بخرند.
اگر نتوانند سریعاً ارتقا دهند، تجهیزات قدیمی عملاً به «تکه آهن» تبدیل میشوند و نمیتوانند رقابت کنند.
مقاله پیشنهادی: تاثیر استخراج بیت کوین بر محیط زیست
مشکل سوم: بدهیها و محاسبه دشوار بازگشت سرمایه
در کسبوکارهای معمول، میشود قرض گرفت و تجهیزاتی خرید و سپس از درآمد آن قرض را بازپرداخت کرد. اما در ماینینگ، پیشبینی جریان نقدی آینده سخت است، چون قیمت بیتکوین نوسان شدیدی دارد.
بسیاری از شرکتها که با بدهی وارد این صنعت شدند، ورشکست شدهاند چون نتوانستند بازگشت سرمایه را تأمین کنند.
مشکل چهارم: نصف شدن پاداش (Halving)
در سیستم بیتکوین، تقریباً هر چهار سال پاداش استخراج بلوک نصف میشود. این نصف شدن در تئوری چندان بد نیست اگر قیمت بیتکوین هم رشد کند، اما اگر چنین رشد جبرانکنندهای رخ ندهد، بسیاری از ماینرهای کوچک مجبور به خروج میشوند.
دهندگان تحلیل میگویند «دلار به ازای هر تراهش» (dollars per terahash)روندی نزولی دارد، یعنی هر واحد توان محاسباتی بازده کمتری میدهد.
مشکل پنجم: رقیق کردن سهامداران
برای شرکتهای عمومی (لیستشده در بورس) که نمیخواهند قرض بگیرند، تنها راه تأمین سرمایه، انتشار سهام بیشتر است. اما این کار ارزش سهمهای قبلی را کاهش میدهد.
در نتیجه، سهامداران قدیمی ممکن است احساس کنند که همیشه دارند سهم خود را از دست میدهند تا شرکت بتواند تجهیزات جدید بخرد.

مشکل ششم: قابل تمایز نبودن کسبوکار
تفاوت خاصی بین ماینرها وجود ندارد جز در میزان سرمایه و تجهیزات. یعنی هر کسی با پول کافی میتواند وارد شود و رقابت را افزایش دهد.
اگر نتوانید بر اساس بهرهوری، نوآوری یا دسترسی خاصی متمایز شوید، رقابت شدید و فشار قیمت را تجربه خواهید کرد.
مشکل هفتم: سهم نیمهپنهان استخرها
اکثر ماینرها عضو استخرهای استخراج هستند تا درآمد پایدارتری داشته باشند. اما استخرها بخشی از سود را برای خود برمیدارند.
گرچه نرخهای رسمی ۰٫۵ تا ۲٪ اعلام میشوند، اما هزینههای پنهان یا تفاوت نرخ تبدیل ممکن است تا ۱۰٪ یا بیشتر باشند.
جمعبندی و چشمانداز آینده ماینینگ
با وجود اینکه استخراج بیتکوین یکی از پایههای امنیت شبکه (عملکرد شبکه) است، از دید اقتصادی برای کسبوکارها گزینه آسانی نیست. شرکتهایی مثلBit Digitalتصمیم گرفتند کاملاً از ماینینگ خارج شوند و به سمت پروژههای دیگر مثل بلاکچین و هوش مصنوعی بروند.
به نظر میرسد در آینده فشارها افزایش یابد: رقابت شدیدتر شود، ماینرهای بزرگتر قدرت بیشتری کسب کنند و ماینرهای کوچکتر به حاشیه رانده شوند.
اگر در اکوسیستم رمزارز فعالیت میکنی یا قصد ورود به استخراج را داری، باید حساب هزینهها، ریسکها و چشمانداز بازار را به دقت بسنجی.




